

درگیریهای روزانه ما هر روز بیشتر میشوند و تلاش ما برای غلبه به آن¬ها به تلاشی همیشگی بدل شده است. همه ما حداقل در مقطعی از زندگی طعم تنشهای روحی ناشی از این جدال مداوم را چشیدهایم. بار مضاعفی که این تنشها بر ذهن ما میگذارند اغلب به بهای گزافی متعادل میشوند. مدیریت نشدن تنش های روحی قطعا با استهلاک هر چه سریعتر ذهن و جسم همراه خواهد بود. ما ناگزیریم در مواجه با بحرانها راه حلی کوتاه مدت و بسیار کم هزینه ارائه دهیم. در واقع سرعت بالای زندگی و حجم بحرانهای مختلف چنین تصمیمی را به ذهن ما تحمیل می کند. همه مثالی آشنا برای چنین تجربهای داریم. مثل زمانهایی که عدهای در دیرترین زمان ممکن به فعالیتهای ورزشی رو میآورند و در کوتاهترین زمان به نتیجه فیزیکی آن نیاز دارند.جالب است بدانید مشکلات فیزیکی و تصویر ذهنی از بدن گرچه موارد مهمی هستند اما بحران اصلی مورد بحث ما نیستند

همه ما برای تجربه زندگی بهتر تلاش میکنیم سریعتر به موفقیت برسیم. اما نمیتوانیم یک قانون مهم در کنترل وقایع را دور بزنیم: تلاش ما تا جایی اهمیت دارد که بازده و تاثیرگزاری آن بالا و ماندگار باشد. یعنی ارائه راه حل هوشمند برای بحران ها مهمتر از هر چیزی است. اما چطور ممکن است در زندگی پر سرعت راه حلها ایدآل باشند؟ بگذارید جواب پرسش را با مثالی ارائه دهم: سرمایهگذاری را در نظر بگیرید که همیشه باید جلوتر از بحرانها فکر و پیشبینی کند. خرید بعد از گرانشدن فایدهای برای این سرمایه گذار ندارد و هنر او در جلوتر فکر کردن است. دقیقا به همین دلیل امروزه ذهن برای سلامت اولویت قائل می شود و ورزش را برای حفظ آن و پیشگیری از مشکلات جسمی انتخاب میکند و این همان رویکردی است که باید برای بحرانهای به مراتب مهمتر در نظر گرفته شود. ما به عنوان یک انسان عصبانی و یا حتی مضطرب میتوانیم بسیار مفید باشیم و نتیجه یک بحران را به نفع خودمان تغییر دهیم. در گذشته تنشهای روحی به کلی منفی شمرده می شدند. جملههایی مثل "از عصبانیت دوری کن!" یا "استرس نداشته باش!" کارکردی ندارند چرا که این احساسها نه تنها طبیعی و اجتنابناپذیر هستند بلکه دیگر بلااستفاده و مذموم هم نیستند. ثابت شده هورمون هایی که در مواجه با موقعیتهای استرسزا در بدن ترشح میشوند برای مدیریت بهتر همان شرایط به مغز ما کمک میکنند. در واقع این احساسات تیره ما را در مسیرهای روشن تصمیمگیری قرار میدهند. گرچه این کشف آرامشبخش همچنان نگرانیهای بالقوهای را حل نشده باقی میگذارد.
اختلالات هیجانی مثل اختلال اضطراب نه تنها به تصمیمگیری درست کمکی نمیکند بلکه مانع بزرگی برای زندگی عادی و رزمره است و این دقیقا پیش رفتن در مسیری است که استهلاک ذهنی و جسمی غیرقابل تصوری به وجود میآورد. زمانهایی را به خاطر دارید که حس کردهاید هیچ مسافرت و جمع دوستانهای شما را از آن فضای ذهنی پرآشوب دور نمیکند؟ بحرانی که در آن ذهن برای تولید راهکارهای مفید ناتوان شده باشد بحرانی پیچیده است. بیایید نام این بحران را ابربحران زندگی بنامیم چرا که حل هر بحرانی در تقریبا در گرو حل آن است. بدون ذهن کارآمد ارائه راهحل مفید تقریبا ناممکن است و زندگی در دریایی از پیچیدگیهای روزانه توان ذهنی بالایی میطلبد. اگر چنین ابربحران ذهنی و روانی اتفاق بیافتد ما چه خواهیم کرد؟ در مواجه با یک ابربحران تنها راه حل قطعی پیشگیری از وقوع آن است.

همه از فواید ورزش بر جسم و بدن کم و بیش آگاهیم اما در مقالات بسیاری ثابت شده ورزش جزو فعالیتهایی است که استرس را مدیریت کرده و در کنترل و کاهش آن موثر واقع میشود. در واقع ورزش باعث بهبود کارایی مغز ما می شود و با تنظیم هورمون های بدن به شاد بودن، احساس تنهایی کمتر، افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی به شدت کمک میکند. چنین تاثیر شگرفی ورزش را نسبت به بسیاری از روشهای پیچیده و پرعارضه درمانی سرآمد و ارجح میکند به طوری که بسیاری از پزشکان بسته به شرایط فرد ورزش را برای روند درمان توصیه میکنند. ورزش میتواند راهکاری موثر برای جلوگیری از وقوع ابربحرانهای ذهنی و روانی باشد. مقالات مختلفی تاثیر ورزش بر روان و ذهن را بررسی کردهاند و دریافته اند افرادی که مداوم ورزش میکنند از سلامت جسمی و روانی بسیار بهتری برخوردارند. هر فعالیت ورزشی می تواند فواید فوق العاده ذهنی و روانی داشته باشد به خصوص اگر با مداومت انجام شده باشد. این تاثیرات تا حدی است که افراد زیادی حتی به محض شروع فعالیت ورزشی متوجه تغییرات اساسی در ساختار روان خود خواهند شد. به این ترتیب ما با ورزش نه تنها به ارزانترین سریعترین و کمعارضهترین شکل ممکن کیفیت ذهن و روان را افزایش دادهایم بلکه با تولید قدرت ذهنی بیشتر میتوانیم سرنوشت خیلی اتفاقات زندگی را تغییر دهیم و به جای مواجه با یک ابربحران جدی و رفتن به سمت شکستهای مختلف، یک ابرقهرمان شکست ناپذیر از ذهن خود بسازیم. فراموش نکنید در اوایل جوانی هر ورزش مفرحی که دوست دارید انتخاب کنید. در اواسط و شروع میانسالی از ورزش های قدرتی و تمرینات مقاومتی در کنار ورزشهای هوازی غافل نشوید و در سنین بالاتر از میانسالی تمرینات تعادلی را دست کم نگیرید و همواره برای دامنه حرکتی سالم و کامل همه مفاصل تلاش کنید.